ضد نور
ضد نور (به فرانسوی: Silhouette) تکنیکی است که در آن منبع نور در پشت سوژه قرار دارد و در قویترین حالت به دلیل تندی نور، سایهای از سوژه بر روی عکس ایجاد میشود. زیباترین حالت زمانی پیش میآید که خورشید در حال طلوع یا غروب است و پسزمینه به رنگ نارنجی یا زرد مشخص میشود. عکاسی ضدنور یکی از روشهای انتقال اندوه، احساس و حالتهای عاطفی به بینندهاست. ممکن است بیننده با دیدن این نوع عکسها به درک درست و واضحی از سوژه نرسد، اما بخش تیره و سیاه تصویر باعث شکل گیری قدرت تخیل بیننده میشود.

اچدیآر (HDR)
تصویربرداری دامنه دینامیک بالا (به انگلیسی: High Dynamic Range Imaging) یا HDR به مجموعهای از تکنیکهایی گفته میشود که نسبت به روشهای معمول، امکان وجود دامنه دینامیک روشنایی بیشتری بین نقاط تاریک و روشن را فراهم میکنند. عکسهای اچدیآر با ترکیب چند عکس به وجود میآیند؛ برای هر عکس اچدیآر، باید چند عکس با کادر کاملا یکسان تهیه کرد (معمولا ۳ یا ۵ عکس) و هر عکس باید با نوردهی خاصی گرفتهشده باشد؛ به این ترتیب که یک عکس با نوردهی معمولی و بقیهٔ عکسها با نوردهیهای کمتر و بیشتر.
هدف از عکاسی اچدیآر، افزایش محدودهٔ دینامیکی است و با ترکیب محدوده دینامیکی محدود عکسها، به عکسی با محدوده دینامیکی بزرگ، که اچدیآر نامیده میشود دست پیدا میکنیم.
پنینگ
پنینگ (به انگلیسی: Panning) یا کنارگردی دوربین، نام تکنیکی در عکاسی میباشد که برای نشان دادن تحرک سوژهها به کار میرود. پنینگ در حقیقت به حرکات افقی، عمودی و یا چرخشیِ یک تصویر ثابت و یا ویدئو اشاره دارد. در این تکنیک یا سوژهٔ اصلی متحرک است که آن را از محیط ثابت اطرافش مجزا میکند یا سوژه ثابت است و دوربین حرکت میکند که عکاسی هر دو حالت منجر به القای حس تحرک در عکس میشوند. کاهش سرعت شاتر باعث بیشتر نمایان شدن تحرک در عکس میگردد.
عکسبرداری به این شیوه کار مشکلی است. زیرا باید سرعت شاتر مناسبی انتخاب شود و سرعت شاتر مناسب، بستگی به سرعت سوژه دارد. از طرف دیگر، باید چرخش یا حرکت دوربین هم کاملا مناسب باشد و در غیر اینصورت سوژه هم محو میشود؛ یک ابزار مناسب برای این تکنیک، تکپایه است.
مادون قرمز
عکاسی مادون قرمز (به انگلیسی: Infrared photography) تکنیکی است که هنگام عکسبرداری، قسمت مرئی نور حذف شده و فقط پرتوهای مادون قرمز ثبت میشوند. رفتار انعکاسی مادون قرمز با نور مرئی فرق دارد و چون چشم انسان مادون قرمز را نمیبیند، عکسهایی به وجود میآید که در واقعیت دیده نمیشوند. نمونهای از تفاوتها، انعکاس گیاهان است که در عکاسی مادون قرمز، به رنگ سفید ثبت میشوند.
برای عکاسی مادون قرمز به فیلتر مادون قرمز نیاز است. این فیلتر نور مرئی را حذف میکند و فقط نور مادون قرمز را از خود عبور میدهد.
سراسرنما (پانوراما)
سراسرنما (به انگلیسی: Panorama) یا پانوراما تکنیکی است که سبب ایجاد عکسهایی با فضای وسیعتری نسبت به عکسهای معمولی میشود. نحوهٔ ساخت آنها چنین است که با کنار هم قرار دادن تعدادی عکس معمولی بهوجود میآیند. در این تکنیک، باید عکسهای بیشتری از صحنه ثبت کرد و سپس با استفاده از نرمافزار آنها را بههم چسباند. تعداد عکسی که برای ثبت یک عکس سراسرنما لازم است، بستگی به فاصله کانونی دارد. هرچه فاصله کانونی بیشتر باشد، (یعنی بزرگنمایی بیشتر و زاویه دید کمتر) در هر عکس قسمت کمتری از صحنه جای میگیرد و در نتیجه، باید عکسهای بیشتری گرفت.
تحصیل در رشتهٔ عکاسی
رشتهٔ عکاسی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در بسیاری از دانشگاهها تدریس میشود، دانشجویان این رشته با زیباییشناسی، تاریخ عکاسی، هنر، تکنیک و روشهای مختلف عکاسی آشنا میشوند. وجود عکس درتبلیغات، صنعت، روزنامهنگاری، مقالهنویسی، در زمینههای مختلف علوم پزشکی، فیزیک، جانورشناسی، سینما، نجوم، سند تاریخی، اجتماعی و خبررسانی کاربرد بیسابقه دارد و به عبارت دیگر، عکس شیوهٔ دیگر دیدن است. زمان تدریس هر واحد درسی نظری ۱ ساعت در هفته، عملی ۲ ساعت در هفته و کارگاهی ۳ ساعت در هفتهاست.
فارغالتحصیلان این رشته تواناییهای متنوعی همچون خدمت در نهادهایی مانند خبرگزاریها و نشریات، به عنوان خبرنگار عکاس، کار در زمینههای تخصصی عکاسی در کنار کارشناسان علوم و فنون و هنرها، کار در زمینهٔ عکاسی هنری و استفاده از هنر عکاسی به عنوان وسیلهٔ ایجاد ارتباط با مخاطب و کار آموزشی و تحقیقاتی در زمینه عکاسی را خواهند داشت.
عکاسی دیجیتال
عکاسی دیجیتال به فرایند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور برروی سطح حساس به نور حسگر الکترونیکی گفته میشود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور حسگر تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.
عکاسی دارای سه ویژگی علمی، صنعتی (اقتصادی) و هنری است. عکاسی به عنوان یک پدیده علمی تولد یافت و به شکل یک صنعت گسترش یافت و همچنین جنبههای هنری نیز در آن ظهور کرد.
عکاسی دیجیتال در حال حاضر رایجترین تکنولوژی برای ثبت تصویرهای ۲بعدی و ۳بعدی در بازارهای مصرفکننده و حرفهای است. آسانی نسبی استفاده، سرعت بالای بازدید، انتقال و چاپ و نیز در بسیاری از موارد، کیفیت برتر، تعدادی از ویژگیهای متمایزکننده عکاسی دیجیتال هستند. آسانی نسبی ویرایش عکاسهای دیجیتال و در دسترس بودن نرمافزارهای قدرتمند برای این کار، باعث پیش آمدن جنجالهای بسیاری در مورد صداقت و قابل اعتماد بودن عکسهای دیجیتالی در عرصههای خبرنگاری و تاریخنگاری شده است. البته ویرایش عکس و پیامدهای مربوط به آن، محدود به عکاسی دیجیتال نیستند و این موضوع بحثی مطرح در کل طول تاریخ عکاسی بوده است.
انواع سنسور
در حال حاضر سه نوع تکنولوژی بخش عمده سنسورهای تولید شده برای دوربینهای دیجیتال را در بر میگیرد.
سنسورهای سیماس یا نیمرسانای اکسید فلزی مکمل (CMOS)
سنسورهای سیسیدی یا دستگاه جفتکننده بار (CCD)
سنسورهای Foveon
شایان ذکر است که هیچکدام از این سنسورها بصورت مستقیم قادر به شناسایی رنگها نیستند و فقط میتوانند شدّت روشنایی نور را ثبت کنند. هر سنسور از میلیونها سنسور ریز حساس به نور تشکیل شده و هرکدام از این سنسورهای ریز قالباً یک پیکسل از عکس نهایی را ثبت میکند. سازندگان این سنسورها با قرار دادن فیلترهای سرخ، سبز و آبی (رنگهای اولیه) روی تک تک آنها با استفاده از الگوهایی مانند الگو بایر میتوانند به پردازشگرهای دوربین قابلیت آن را بدهند که با کمک الگریتمهای درونیابی (اینترپولیشن) و مقایسه ارقام ثبت شده توسط ریز سنسورهای مجاور، رنگ واقعی هر پیسکل را حدس بزنند. دوربینهایی که قابلیت ذخیره عکس را بصورت نپخته دارا هستند، اجازه میدهند که این بخش نهایی شناسایی رنگها روی رایانه شخصی انجام شود و این به کاربران اجازه میدهد که آزادی بیشتری در ویرایش عکس نهایی داشته باشند.
تعداد پیکسل
یکی از خصوصیاتی که در بازاریابی دروبینهای دیجیتال بر آن تاکید میشود تعداد کلّ پیکسلهای یک دوربین است. این رقم که با واحد مگاپیکسل یا میلیون پیکسل شمارش میشود، از راه ضرب تعداد پیکسلهای افقی و عمودی یک سنسور محاسبه میشود. برای مثال، دروبینی که سنسوری دارای ۳هزار پیکسل افقی و ۲هزار پیکسل عمودی باشد، یک دوربین ۶ مگاپیکسلی خواهد بود. با وجود آنکه این رقم در برخی موارد میتواند شاخص خوبی برای مقایسه کیفیت تصویر دوربینهای دیجیتال باشد، این رقم در اکثر موارد میتواند گمراه کننده نیز باشد. کیفیت نهایی یک تصویر دیجیتال موثر از متغیرهای بیشتری مانند نوع سنسور، مساحت سنسور، اندازه لنزهای ریز روی هر پیکسل، قدرت تمرکز لنز و غیره میباشد.
دوربین آنالوگ
دوربین آنالوگ دستگاهی برای ثبت عکس بر روی فیلم عکاسی (سطح حساس به نور) میباشد و تصویر گرفته شده بر روی فیلم بعد از ظهور بصورت نگاتیو یا منفی (ریورسال) قابل رویت است. دوربین عکاسی آنالوگ بصورتهای:
کاملاً مکانیکی،
نیمه خودکار،
کاملاً خودکار (ناوبری الکترونیکی)،
طراحی و ساخته شده است.
تاریخچه
اتاق تاریک، اولین قدم بزرگ در راه پیدایش عکاسی بود که توسط نقاشان ایتالیا یی در طی قرن شانزدهم میلادی برداشته شد. برای بدست آوردن حداکثر وضوح، تنظیم فاصله روزنه از دیواری که تصویر روی آن بازتابیده میشد، از مشکلات اصلی در این سیستم بشمار میرفت. رفع این مشکل، باعث ورود عدسی به دنیای عکس و تصویر گردید.
انواع دوربین های آنالوگ
دوربین سوراخ سوزنی (به انگلیسی: Pin Hole)،
دوربین تکلنزی غیربازتابی (به انگلیسی: rangefinder camera)،
دوربین تکلنزی بازتابی (به انگلیسی: Single Lens Reflex)،
دوربین دولنزی بازتابی (به نگلیسی: Twin-lens reflex)،
دوربین قطع بزرگ (به انگلیسی: View Camera).
سیستم ضبط تصویر
در یک دوربین آنالوگ، فیلم حساس به نور، تصویر را ذخیره میسازد و بعد از عملیات شیمیایی برای نگهداری تصویر از آن استفاده میشود.
دوربین دیجیتال
یک دستگاه الکترونیکی است که برای گرفتن عکس و ذخیرهٔ آن بجای فیلم عکاسی از حسگرهای حساس به نور معمولاً از نوع CCD یا CMOS استفاده میکند و تصویر گرفته شده توسط سنسور طی چند مرحله به حافظهٔ دوربین برای استفاده فرستاده میشود.
در دوربین دیجیتال، تصویربرداری بر روی فیلم صورت نمیگیرد بلکه توسط یک حسگر حساس (دستگاه جفتکنندهٔ بار (CCD) یا نیمرسانای اکسید فلزی مکمل (CMOS)) انجام میپذیرد.
از لحاظ عملکرد کلی، دوربینهای دیجیتال بسیار شبیه به دوربینهای عکاسی دارای فیلم یا غیر دیجیتال میباشند. این دوربینها همانند دوربینهای معمولی دارای یک منظره یاب، لنز برای کانونی کردن تصویر بر روی یک وسیله حساس به نور، وسیلهای برای نگهداری و انتقال چند تصویر گرفته شده در دوربین و یک جعبه در بر گیرنده تمام این تجهیزات میباشد. در یک دوربین معمولی فیلم حساس به نور تصویر را ذخیره میسازد و بعد از عملیات شیمیایی برای نگهداری تصویر از آن استفاده میشود. در حالی که در دوربین دیجیتال این کار با استفاده از ترکیبی از فناوری پیشرفته سنسور (حسگر) تصویر و ذخیره در حافظه انجام میگیرد و اجازه میدهد که تصاویر در شکل دیجیتال ذخیره شوند و به سرعت بدون نیاز به عملیات خاصی (نظیر عملیات شیمیایی بر روی فیلم) در دسترس باشند.
گرچه اصول کلی این دوربینها شبیه به دوربینهای فیلمی هستند، نحوه کار داخل این دوربینها کاملاً متفاوت است. در این دوربینها تصویر توسط یک سنسور CCD یا یک CMOS گرفته میشود. CCD بصورت ردیفها و ستونهایی از سنسورهای نقطهای نور هستند که هر چه تعداد این نقاط بیشتر و فشرده تر باشد، تصویر دارای دقت بالاتری است) هر سنسور نور را به ولتاژی متناسب با درخشندگی نور تبدیل کرده و آن را به بخش تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال ADC میفرستد که در آنجا نوسانات دریافتی از CCD به کدهای مجزای باینری (عددهای مبنای دو بصورت صفر و یک) تبدیل میشود. خروجی دیجیتال از ADC به یک پردازنده سیگنالهای دیجیتال DSP فرستاده میشود که کنتراست و جزئیات تصویر در آن تنظیم میشود و قبل از فرستادن تصویر به حافظه برای ذخیره تصویر، اطلاعات را به یک فایل فشرده تبدیل میکند. هر چه نور درخشندهتر باشد، ولتاژ بالاتری تولید شده و در نتیجه پیکسلهای رایانهای روشنتری ایجاد میشود. هر چه تعداد این سنسورها که بهصورت نقطه هستند بیشتر باشد، وضوح تصویر به دست آمده بیشتر است و جزئیات بیشتری از تصویر گرفته میشود.
تمام این پروسه، پروسهای هماهنگ با محیط زیست است. سنسورهای CCD یا CMOS در تمام مدت عمر دوربین در جای خود ثابت بوده و بدون نیاز به تعویض کار میکنند. ضمناً به علت عدم وجود قطعات متحرک عمر دوربین بسیار بیشتر میشود. سنسور CCD از میلیون ها سنسور نوری تشکیل شده است و حساسیت به نور آن از سنسورهای CMOS بهتر است . در عوض در سنسور CMOS مصرف انرژی کمتر بوده و مشکل Over Expouser کمتر بوجود می آید . دوربینهای دیجیتال در بطن کار، از دوربین های آنالوگ پیروی می کنند، با این تفاوت که در این دوربین ها، همان طور که از اسمشان نیز برداشت می شود، کنترل بخش های مختلف از جمله فوکوسر و ... به صورت دیجیتالی انجام شده و یا در صفحه حساس این دوربین ها، سی سی دی و سی ماس، جایگزین فیلم های قدیمی شده است.
دریافت و ثبت تصویر در دوربین های دیجیتال
صفحه های حساس در دوربین های دیجیتال حرفه ای، ccd یا cmos است که مختصراً به بررسی آن می پردازیم. حسگرهای نوری از هزاران ردیف المان نیمههادی بسیار کوچک و حساس به نور تشکیل شدهاند که میتوانند ذرات یا فوتونهای نور را به بار الکتریکی تبدیل کنند. حال هر چه شدت نور ورودی بیشتر یا کمتر باشد، الکتریسیته ایجاد شده متعاقباً دست خوش تغییر می شود. جنس این صفحه ها اغلب از عناصری از جمله سیلیسیم و ژرمانیوم است. به طور نمونه شرکت کانن در دوربین های SLR خود تاکنون تنها از سنسورهای CMOS استفاده کرده است، در حالی که شرکت نیکون از هر دو نوع سنسور بهره میگیرد. بطور کلی تفاوت کیفی زیادی بین این دو نوع سنسور وجود ندارد اما حسگرهای CMOS کم مصرف تر بوده و در شرایط کم نور و با نوردهی های طولانی عملکرد بهتری دارند . ضمناً از نظر فنی نمی توان امکان تولید سنسورهای CCD در ابعاد فول فریم (۲۴×۳۶میلیمتر ) موجود نیست.
مزیتهای دوربینهای دیجیتال
مخابره: شاید مهمترین و اصلی ترین دلیل تولید دوربین دیجیتال را بتوان مخابره نامید چرا که تولید آن پس از درخواست موسسات تحقیقات فضایی از تولید کنندگان تجهیزات عکاسی برای تصویری قابل مخابره جهت تحقیقات فضایی شکل گرفت
هزینهٔ کمتر: به لحاظ اینکه در هر دوره عکاسی دیگر احتیاج به خرید، ظهور و چاپ فیلم نیست.
مقدار خطای کمتر: به علت پیش نمایش بهتر عکس و نشان دادن عکس در همان زمان میتوان در صورت مشاهدهٔ خطایی فاحش عکس را مجدادا ثبت کرد در صورتی که در عکاسی آنالوگ پس از مرحلهٔ ظهور میتوان چنین تشخیصی داد که معمولاً دیر است
مقدار ریسک پایین: از بین رفتن یا افت کیفیت شدید فیلم به علت زمان، حرارت، و نور دیدگی، خطای ظهور، چاپ، تاریخ فیلم و... طبیعتاً حذف شده و جای خود را از لحاظ ریسک تنها به خطاهای الکترونیکی بسیار ناچیز میدهد.
نگهداری بهتر: امکان آرشیو میلیونها عکس در یک فضای بسیار کم با ماندگاری بسیار طولانی تر
عکسبرداری متوالی:در دوربینهای آنالوگ به طور معمول بیشترین تعداد عکس برداری متوالی بیشتر از ۳۶ عدد (به لحاظ تعداد کاست) نمیشد به غیر از مواردی خاص که گاهی تا ۳۶۰ عدد اضافه میشد (با حجمی مزاحم) ولی با زحمتی چندین برابر برای تعویض فیلم! در صورتی که در دوربینهای جدید دیجیتال با فشار دادن دکمه شاتر میتوان بیش از هزاران عکس را بدون توقف در یک کارت حافظه بسیار کوچک جا داد.
پویانمایی
پویانمایی (انیمیشن (به انگلیسی: Animation)) یا کارتُن نمایش سریع و متوالی تصاویری از اثر هنری دوبعدی، یا موقعیتهای مدلهای واقعی، برای ایجاد توهم حرکت است. حرکت روان تصاویر متحرک در پویانماییها، ناشی از یک خطای دید است که به دلیل پدیدهٔ ماندگاری تصاویر پدید میآید. رایجترین روش برای نمایش زنده نگار، سینما یا ویدئو است.
انیمیشن، جانبخشی، متحرکسازی، و زندهنگاری مترادفهایی برای پویانمایی هستند.
تاریخچه
قدیمیترین نمونههای تلاش برای بدست آوردن توهم حرکت در طراحی ایستا را میتوان در نقاشیهای دوران نوسنگی غارها پیدا کرد، در جائیکه حیوانات با چندین شکل پای رویهم افتاده مجسم شدهاند، که آشکارا کوششی برای رساندن احساس حرکت است. سفالینه ای متعلق به مردم شهر سوخته یافت شده است که نقوش روی این جام، تکراری هدفمند دارد و حرکت را نشان میدهد. تکراری که پایه و اساس هنر انیمیشن امروز است.
شخص خاصی به عنوان مخترع هنر فیلم پویانما وجود ندارد، چرا که افراد بسیاری پروژههای متعددی که میتوان به عنوان گونههای مختلف پویانمایی مطرح کرد را تماما در زمانهای یکسانی انجام میدادند.
فریببین Phenakistoscope، زندهگرد zoetrope و کنشنما praxinoscope، همچنین ورقهای پویانما Flip book، قدیمیترین اسبابهای پویانمایی محبوب اختراع شده در طول سده ۱۸۰۰ هستند.
فیلمساز فرانسوی جورج ملیس که سازنده جلوههای ویژه فیلمهایی مانند سفری به ماه بود، تکنیکهای بسیاری در کارش استفاده میکرد- که یکی از آنها نگه داشتن جرخش فیلم دوربین، و تغییر کوچکی در صحنه و سپس دوباره به جرخش در آوردن فیلم دوربین بود. این بسیار شبیه به ایدهای است که بعدها زنده نگاری استاپ-موشن شد. ملیس به طور اتفاقی به این تکنیک دست یافت. هنگامی که او اتوبوسی را در حال رد شدن از جلوی دوربین میگرفت، دوربین خراب شد. موقعیکه دوربین تعمیر شد، درست زمانیکه ملیس شروع به فیلم گرفتن کرد، تصادفاً یک اسب از جلوی دوربین رد شد. نتیجه آن بود که در فیلم به نظر میرسید که اتوبوس به یک اسب تبدیل میشود.
ج. استوارت بلکتون شاید اولین فیلمساز آمریکایی باشد که تکنیکهای استاپ-موشن و انیمشن طراحی دستی را استفاده کرد. ادیسون او را با فیلمسازی آشنا کرد. او با اولین کارش مورخ ۱۹۰۰ که کپی رایت داشت، پیشگام این ایدهها در دوران قرن بیستم شد. بسیاری از فیلمهایش، از میان آنها طراحی سحرآمیز (۱۹۰۰) و فکاهی صورتهای متغیر مسخره (۱۹۰۶) نسخههای فیلم روزمره از بلکتون «هنرمند درخشان» بود، و نسخههای اصلاح شده مورد استفاده ملیس قدیمیترین تکنیکهای استاپ-موشن برای ساختن سریهایی از طراحیهای روی تخته سیاه بود که به نظر میرسند که حرکت میکنند و خود را تغییر شکل میدهند. فکاهی صورتهای متغیر مسخره به عنوان اولین فیلم پویانماشده واقعی ثبت، و بلکتون به عنوان اولین زنده نگاری واقعی شناخته شدهاست.
هنرمند فرانسوی دیگری به نام ایمل کال، شروع به طراحی سلسله کارتونهایی کرد. او در سال ۱۹۰۸ فیلمی با نام صحنه خیالات Phantasmagoria را ساخت. این فیلم شامل تعداد زیادی طراحی ساده سرگردان است که به هم تبدیل میشوند، مانند بطری شراب که به یک گل تبدیل میشد. همچنین قسمتهایی از تصاویر زنده وجود داشت، جایی که دست زنده نگار وارد صحنه میشد. این فیلم با طراحی هر فریم روی کاغذ ایجاد شده بود و هر فریم با نگاتیو فیلم گرفته میشد، که به تصویر، ظاهر تخته سیاه را میداد. بدین ترتیب صحنه خیالات نخستین فیلم پویانمایی سنتی (طراحی دستی) به شمار میآید.
در ادامه موفقیتهای بلکتون و کال، هنرمندان متعدد دیگری شروع به تجربیاتی در پویانمایی کردند. از جمله وینزور مکی که یک کارتونیست موفق روزنامه بود. او زنده نگاریهای پرجزئیاتی ساخت که نیازمند تیم هنرمندان و توجهی طاقت فرسا به جزئیات بود. هر فریم یک طراحی روی کاغذ بود که همواره میبایست که پس زمینه و شخصیتها هردو دوباره طراحی و انیمیت شوند. برجستهترین فیلمهای مکی عبارتند از نموی کوچولو (۱۹۱۱)، جریت دایناسور (۱۹۱۴) و غرق شدن لوسیتینیا (۱۹۱۸).
تولید فیلمهای پویانمای کوتاه، که عموما «کارتون» نامیده میشوند، در طول دهه ۱۹۱۰ به یک صنعت بدل شد، و کارتونهای کوتاه برای نمایش در فیلمهای سینما تولید شدند. موفقترین تولید کننده قدیمی زنده نگاری جان رندولف ری بود، کسی که همراه با ارل هرد پویانما، سل پویانمایی (پویانمایی روی طلق) را پایه گذاری کرد که در باقی دهه بر صنعت زنده نگاری حکمفرما بود.
تکنیکها
پویانمایی سنتی
با نام سل پویانمایی (یا پویانمایی روی طلق) هم شناخته میشود. انیمشن سنتی روشی بود که برای اکثر فیلمهای زنده نگاری قرن بیستم استفاده میشد. فریمهای فیلم زنده نگاری سنتی در اصل عکسهایی از طراحیهایی هستند که بروی کاغذ کشیده شدهاند. برای ایجاد توهم حرکت، هر طراحی تفاوت ناچیزی با یک طرح قبلتر از آن دارد. طراحیهای پویانما روی ورقههای شفافی به نام سل (طلق) ترسیم یا فتوکپی میشوند، طرف مقابل خطوط ترسیم شده از رنگ یا سایه روشن پر میشود. طلق شخصیتهای کامل شده را روی پس زمینه نقاشی شده قرار میدهند و بوسیله دوربین ثابتی یک به یک با فیلم سینمایی عکس میگیرند.
روش سنتی سل انیمیشن در آغاز قرن ۲۱ منسوخ شد. امروزه طرحهای پویانماها و پس زمینهها اسکن، یا مستقیما در کامپیوتر طراحی میشوند. نرمافزارهای مختلفی برای رنگ آمیزی و شبیه سازی حرکات دوربین و افکتها استفاده میگردد. قطعه انیمیت شده نهایی را به یکی از چندین رسانههای پخش، خروجی میگیرند، که شامل فیلم سنتی ۳۵ میلی متری و رسانههای جدید تر مانند ویدئوی دیجیتال میشود. ظاهر سل زنده نگاری هنوز حفظ شده و کارهای پویانماهای شخصیتها عمدتا در طول ۷۰ سال گذشته همسان باقی ماندهاست.
نمونههای فیلم بلند پویانمایی سنتی عبارتند از پینوکیو (آمریکا، ۱۹۴۰)، مزرعه حیوانات (انگلیس، ۱۹۵۴)، و آکیرا (ژاپن، ۱۹۸۸). پویانماییهای سنتی که به کمک تکنولوژی کامپیوتر تولید شدهاند مانند شیرشاه (آمریکا، ۱۹۹۴) قاچاق شده (ژاپن، ۲۰۰۱) و سه قلوهای بلویل (فرانسه.بلژیک.کانادا، ۲۰۰۳).
پویانمایی محض: به روشی از تولید پویانمایی سنتی با کیفیت بالا گفته میشود، که طرحهای پرجزئیات و حرکات پذیرفتنی و معقول دارد، که حاصلی از حرکات نرم و روان ارائه می دهد. که سبک های متفاوتی دارد شامل سبک واقع گرا مانند محصولات دیزنی و سبک کارتونی مانند آثار استودیوی وارنر برز میشود.
روتوسکوپی: تکنیکی است که در آن طرح هر فریم از روی حرکات عکسهای واقعی ترسیم میشود. ارباب حلقهها ۱۹۷۸ و اساس بسیاری از حرکات حیوانات در اکثر کارهای دیزنی نیز همین روش است.
استاپ-موشن: در این روش هر فریم عکسی از اجسام واقعی است، پویانما اجسام و یا شخصیتهای درون صحنه را فریم به فریم به صورت ناچیزی حرکت میدهد، و عکس میگیرد. هنگامی که فریمهای فیلم به صورت متوالی نمایش داده شوند توهم حرکت اجسام ایجاد میشود. مانند عروس مرده به کاگردانی تیم برتون.
زندهنگاری خمیری: پیکره شخصیتها و اجسام متحرک از مادهای نرم ساخته میشود که ممکن است اسکلت هم داشته باشند تا فیگور آنها را ثابت نگه دارد. روش فیلمبرداری هم مانند استاپ-موشن است.
کات-اوت: نوعی از زنده نگاری استاپ موشن است که بوسیله قطعات مسطحی مانند کاغذ ساخته میشود. پویانما هر فریم قطعات را کمی جا به جا میکند.
زندهنگاری سیلوئت: نوعی زندهنگاری کات-اوت بدون رنگ که کاراکترها به صورت سیلوئت سیاه نمایان میشوند.(شبیه به عکسهای ضد نور)
موشن گرافیک: از تصاویر مسطح گرافیکی، عکس، قطعات روزنامه یا مجله و غیره همراه با تایپ (نوشته) ساخته میشود که سابقا با حرکت دادن فریم به فریم انیمیت میشد.
زندهنگاری عروسکی: به پویانمایی استاپ-موشنی گفته میشود که شامل پیکرههای عروسکی است که در تعامل با فضاهای شبیه واقعیت انیمیت میشوند. عروسکها درونشان اسکلت دارد که به ایستایی آنها کمک کند و همچنین مفصلهایی که در محورهای خاصی میچرخند. مانند کابوس قبل از کریسمس، ساخته تیم برتون.
پویانمایی رایانهای
امروزه اغلب تولید کنندگان به دلیل صرفه اقتصادی و امکانات روز افزون زنده نگاری رایانهای ترجیح میدهند از این ابزار استفاده نمایند. مقاله اصلی پویانمایی رایانهای قواعد هنری این تکنیک تفاوتی با دیگر تکنیکهای سینما و انیمیشن ندارد. اما بیشتر مراحل تولید در رایانه انجام میگیرد.
فیلم عکاسی
فیلم عکاسی یا سطح حساس عکاسی که در گذشته از شیشه و کلودیونِ تر ساخته میشد، فعلاً یک ورق شفاف پلاستیکی از جنس پلیاستر یا نیترو سلولوز یا سلولوز استات است. این ورق با یکی از نمکهای نقره به نام نمک هالیدهای نقره (برومور نقره) و یک ماده ژلاتینی برای چسباندن نمک مورد نظر بر سطح ورقه پلاستیکی ساخته شده، پوشیده شدهاست. اندازه کریستالهای نمک مشخص کننده میزان حساسیت به نور و رزولوشن فیلم عکاسی میباشد. نوری که به فیلم عکاسی میخورد باعث ایجاد یک فرایند شیمیایی روی فیلم عکاسی شده و تغییراتی که قابل دیده شدن نیست را ایجاد میکند؛ این تغییرات به وسیله ماده شیمیایی دیگری مرئی میشود. با ظهور و چاپ یک فیلم عکاسی، تصویر یا عکس بدست میآید.
عوامل مؤثر بر فیلمها
پس از آنکه یک فیلم نور دهی شد، مقدار تیرگی حاصل در یک خاص به عوامل زیر بستگی دارد:
تابندگی به منظور نور دهی.
طول موجهایی که فیلم نسبت به آنها حساس است.
طول موج تابش.
مدت زمان نور دهی.
شرایط ظهور فیلم.
مکانیزم ثبت تصویر روی فیلم
انرژی لازم برای تبدیل نقره برمید یا نقره یدید به نقره عنصری از ماده شیمیایی مورد استفاده در فرایند ظهور فراهم میشود. پیش از ظهور اطلاعات بصورت یک تصویر نهان به شکل دانههای حساس شده روی شیشه یا فیلم ذخیره شدهاست. از ظاهر کردن فیلم یک تصویر منفی (نگاتیو) بدست میآید. نگاتیو یعنی خلاف آنچه در اصل تصویر دیده میشود. بنابراین قسمتهای روشن تصویر بر روی فیلم تیره میافتد و برعکس قسمتهای تیره آن بهصورت روشن نقش میبندد.
چون دانههای املاح هالوژنی نقره به تنهایی فقط به نور آبی و نور فرا بنفش نزدیک حساسند، باید مواد رنگی یا رنگیزههایی به آنها افزوده شود تا تابش بخشهای دیگر بیناب را جذب کنند و برای حساس کردن دانهها، مسیر فراهم آورند. فیلمهای فرو سرخ هم موجودند، ولی باید با مراقبت ویژه نگهداری شوند. چون به سبب حساسیت به گرما خیلی زود آسیب میبینند.
انواع فیلم
۱- فیلمهای مثبت (پزوتیو) یا ریورسال.
۲- فیلمهای منفی (نکاتیو).
۳- فیلمهای مخصوص برای طول موجهای خاص. مثل: فیلم مادون قرمز.
که هر دو نوع ۱ و ۲ دارای انواع سیاه و سفید و رنگی هستند.
فیلمهای لیتوگرافی یا رادیوگرافی با اندکی تغییر در میزان حساسیت یا نوع حساسیت به پرتوهای نوری مشابه فیلمهای عکاسی هستند.
اندازه (قطع) فیلمها
فیلمهای عکاسی از نظر قطع در اندازههای مختلف ارائه میشوند. رایجترین آنها عبارتند از:
۱- فیلم ۱۳۵ (۳۶ میلی متری).
۲- فیلم ۱۲۰ برای ضبط تصاویر در اندازههای ۶*۴٫۵، ۶*۶، ۶*۹ و ۶*۱۷.
۳- فیلمهای تخت، از اندازه معمول ۶*۴ الی ۲۰*۲۵. البته در سالهای گذشته اندازههای بزرگتر و کوچکتری نیز تولید میشد که فعلاً با بروز پدیده دیجیتال و بخاطر محدود بودن مصرف کنندگان، تولید آنها نیز قطع یا کاهش یافتهاست.
فیلمهای عکاسی رنگی
بصورت کلی دو نوع فیلم عکاسی رنگی در بازارهای مصرفکننده و حرفهای موجود هستند:
فیلم نگاتیو رنگی (به انگلیسی: Color Negative)
فیلم اسلاید رنگی (به انگلیسی: Slide or Color Reversal Film)
فیلمهای اسلاید عموماً دارای دانههای (به انگلیسی: Grain) ریزتر و رنگهای اشباع شدهتر نسبت به فیلمهای نگاتیو با حساسیتهای مشابه هستند، اما به مراحل بیشتری برای چاپ احتیاج دارند. هر کدام از این فیلمها نیاز به روش ظهور خاصی دارند که از میان آنها روش ظهور سی۴۱ (به انگلیسی: C41) برای فیلمهای نگاتیو رنگی و روش ظهور ای۶ (به انگلیسی: E6) برای فیلمهای اسلاید متداول است.
فیلمهای پزتیو
فیلمهای پزوتیو همان اسلایدها هستند که در دو نوع سیاه و سفید و رنگی به بازار عرضه میشوند.
اسماعیل نواب صفا
اسمعیل نواب صفا (زاده ی: ۲۹ اسفند ۱۳۰۳ خورشیدی - درگذشت: ۱۹ فروردین ۱۳۸۴)،
نویسنده، محقق، شاعر و ترانه سرای معروف و برجستهٔ ایرانی
زندگی
خانواده
استاد سیّد اسماعیل نوّاب صفا در بیست و نهم اسفند ماه سال ۱۳۰۳ خورشیدی در شهر
کرمانشاه دیده به جهان گشود. خاندان پدری او همگی از جملهٔ نوابهای اصفهان، که
از خانوادههای مشهور اصفهانی به شمار میآید، بودند (بطور کلّی در اصفهان به
خانوادههای منسوب به صفویّه «نوّاب» میگفتند.)و دایی پدرش «میرزا عبدالوهاب
خان معتمدالدوله» ملقب به نشاط اصفهانی از شاعران مشهور دورهٔ قاجار محسوب
میشد.
پدرش سیّد مرتضی نواب صفوی از سرسپردگان به سلسلهٔ صفائی نعمت اللهی بود که در
طی دیداری که در جعفرآباد شمیران با مرحوم ظهیرالدوله صفا داشت، از سوی وی که
قطب سلسلهٔ صفائی نعمت اللهی محسوب میشد، به لقب «نوابعلی» ملقّب گردید.
سید مرتضی یعنی پدر نوّاب صفاً بعدها، بواسطهٔ مشاغل دولتی خویش به اتفاق
خانواده به کرمانشاه عزیمت کرده و در همان شهر اقامت گزیده و ساکن شده بودند.
همچنین مادر ِاسمعیل نواب صفاً دختر میرزا حسن خان بصیری بود که به اتفاق یکی
از خالههایش، یعنی فاطمه خانم بصیری مؤسس و گردانندهٔ نخستین مدرسه ملّی
دخترانه بنام «بصیرت» در سال ۱۳۰۸ در شهر کرمانشاه بودند.
تحصیلات و فعالیتها
اسماعیل نوّاب صفا تحصیلات ابتدائی خود را در شهر کرمانشاه سپری میکند و پس از
چندی به همراه خانوادهٔ خود به گرگان عزیمت کرده و بعد از آن به تهران میآیند.
وی اوّلین شعرش را در سال ۱۳۲۳ در بیست سالگی در روزنامه توفیق به چاپ
میرساند. در آن موقع محمّد علی توفیق صاحب امتیاز و ابوالقاسم حالت سر دبیر
این روزنامه به شمار میآمدند. از آن پس به دعوت «ابوالقاسم حالت» به عضویت
هیئت تحریریه روزنامه «توفیق» در آمده و پس از چندی ستون مخصوصی با امضاء
مستعار«مرشد صفا» برای خود بازمی کند.
در تابستان ۱۳۲۵ به عضویّت نخستین کنگره شعرا و نویسندگان که در خانه فرهنگی
ایران و شوروی تشکیل شده بود انتخاب میشود. ریاست کنگره با ملک الشعرای بهار
بود و صادق هدایت نیز عضو هیئت رئیسهٔ آن محسوب میشد. اسماعیل نوّاب صفا
اوّلین تصنیف یا ترانه خود را بر روی یک آهنگ محلی کرمانشاهی ساخت که به نام
«وعده گلرخان» شهرت یافت. وی در سال ۱۳۲۶ با استاد اسماعیل مهرتاش آشنا شد که
در آن روزها جامعه باربد را تأسیس کرده بود. این آشنائی سبب شد که وی با
حسینعلی مستعان که در آن روزها ریاست رادیو را بر عهده داشت، آشنا شود. آشنائی
که کار او را به رادیو میکشاند واین آغاز کار هنری «نوّاب صفا» میباشد چرا که
در آنجا با نام آورترین هنرمندان عصر خویش آشنا شده و زمینهٔ فعّالیت هنری وی
در آنجا فراهم میآید.
«نوّاب صفا» در شهریور ۱۳۲۶ همکاری خود را با رادیو تهران آغاز میکند و به
عضویّت و دبیری شورای نویسندگان رادیو در آمده و همچنین بر برنامه-های رادیو
نظارت مینماید. وی همچنین از همان آغاز برای تماشا خانههای تهران، پیش پرده
میسازد و گاهی نیز در مجلّه هائی مثل تهران مصوّر اشعاری سیاسی به چاپ
میرساند که این اشعار با امضاء «مولانا صفا» به چاپ میرسید. همکاری وی با
مجید وفادار از همین زمان ادامه مییابد و برای آهنگهای او حدود ۱۲ ترانه
میسازد که برخی از آنها عبارتند از: دنیای من، آه بی اثر، خاکستر من، رویای
شیرین، دلنواز، و...
آشنائی «نوّاب صفا» با مهدی خالدی (یکی دیگر از برجستهترین آهنگسازان و
نوازندگان ایرانی) نیز در منزل «مجید وفادار» صورت میگیرد و نخستین اثر مشترک
با «مهدی خالدی» بنام «رفتی» در دستگاه شور با صدای خانم دلکش در سال ۱۳۲۶ به
اجراء در میاید. حدود ۱۶ ترانه از همکاری «نوّاب صفا»و «مهدی خالدی» بجا مانده
که از برخی از مشهورترین این ترانهها عبارتند از: آمد نو بهار، بگریم(در سوگ
صبا)، آهنگی در نوا، آئین وفاو... و بدین سان آفرینش ترانههای جاودانه «نوّاب
صفا» در کنار یارانش در رادیو با موفقیّت آغاز میشود.
«نوّاب صفا» مدّتی را نیز در مشاغل دولتی گوناگون از قبیل نمایندگی مجلس شورای
ملّی، رئیس دبیرخانه بنگاه بنادر و کشتیرانی، مدیریّت روابط عمومی شهرداری
تهران و... سپری میکند. امّا آنچه خود میپسندد و روح تشنه او را سیراب میکند
تغّزل است وترانه.
وی تا سالهای قبل از انقلاب ایران و همینطور در چند مورد طی سالهای پس از
انقلاب به فعالیت ترانه سرایی خویش ادامه میدهد، اما در عین حال طی سالهای پس
از انقلاب و تا پایان عمر پر برکتش، به تحقیق و نویسندگی نیز مشغول میگردد. از
جملهٔ این موارد میتوان به چاپ کتابهای قصهٔ شمع که شرح خاطرات هنری استاد
میباشد، تفسیر پنج قصیده از اسدی طوسی، نغمهٔ مهر که شرح حال پنج شاعر و عارف
مشهور از جمله مولانا، سعدی، حافظ، بابا طاهر و خواجه عبدالله انصاری میباشد،
اشاره کرد.
همچنین مجموعهٔ اشعار ایشان به نام از یاد رفته و مجموعهٔ ترانه هایشان با نام
تکدرخت در همین سالها به چاپ رسیدهاست. ایشان همچنین «سفرنامهٔ فرهاد میرزای
معتمدالدوله» را با تجزیه و تحلیل کامل شرح حال فرهاد میرزا تصحیح و تحشیه
کردهاند و نیز «منشأت فرهاد میرزا» نیز از جمله آثار نوشتاری شاخص استاد
اسماعیل نوّاب صفا میباشد که در آخرین سالهای عمرشان تحریر شدهاست.
درگذشت
سرانجام چراغ عمر پر فروغ و پر افتخار استاد اسماعیل نوّاب صفا در ساعت ۱۱ صبح
روز جمعه ۱۹ فروردین ماه سال ۱۳۸۴ به خاموشی گرائید و پیکر ایشان در قطعه
هنرمندان واقع در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
سالشمار زندگی هنری
۱۳۱۳- اوّلین دیدار قمرالملوک وزیری در سن ۱۰ سالگی در کرمانشاه.
۱۳۲۴- آغاز همکاری با مجید وفادار که به آفرینش حدود ۱۲ ترانه با آهنگهای او
انجامید.
۱۳۲۶- آشنائی با مرتضی محجوبی که به آفرینش ۴ ترانه به همراهی او انجامید.
۱۳۲۶- آشنائی با علی تجویدی که به آفرینش۷ ترانه به اتفاق او منجر شد.
۱۳۲۷-۱۳۲۶- آشنائی با حسین یاحقّی و خلق تصنیفهای «جوانی» و «بی خبر».
۱۳۲۸- ۱۳۲۶- آشنائی وهمکاری با هنرمندانی همچون عبدالعلی وزیری، حسین قوامی،
ابوالحسن ورزی، منوچهر همایون پور، ابوالحسن صبا، جلال تاج اصفهانی، حسین
تهرانی، جلیل شهناز، حسن کسائی، جواد بدیع زاده، محمّد میرنقیبی، احمد عبادی،
لطف الله مجد، داریوش رفیعی، حسینعلی ملّاح، غلامحسین بنان، ادیب خوانساری،
حسین صبا و...
۱۳۲۷- ترانه سرایی برای آهنگ روح الله خالقی، جهت تصنیف «مستی عاشقان»در
چهارگاه.
۱۳۲۷- اجراء برنامهٔ اشعار برگزیده در رادیو.
۱۳۲۸- آشنائی با حسینعلی ملّاح آهنگساز تصنیف «رویای هستی» با صدای غلامحسین
بنان.
۱۳۳۴-۱۳۲۹ – رفتن به خرمشهر در سمت رئیس دبیر خانه بنگاه بنادر و کشتیرانی.
۱۳۳۴- آشنائی با فرهنگ شریف
۱۳۳۵- بازگشت به تهران و آشنائی باداود پیرنیا مسئول موسیقی رادیو و آغاز
برنامه گلها.
۱۳۳۵- بازگشت به رادیو با مدیریّت نصرت الله معینیان و عضویّت مجدّد در شورای
نویسندگان.
۱۳۳۹-۱۳۳۵-همکاری با پرویز یاحقی و آفرینش حدود ۲۰ ترانه با آهنگهای او.
۱۳۴۲-۱۳۳۵- همکاری با حبیب الله بدیعی و آفرینش حدود ۱۳ ترانه با آهنگهای او.
۱۳۳۸- آخرین دیدار با قمرالملوک وزیری.
۱۳۴۲-۱۳۳۸- همکاری با انوشیروان روحانی و آفرینش حدود ۱۰ ترانه با آهنگهای وی.
۱۳۴۲-۱۳۳۸- همکاری با عباس شاپوری و آفرینش حدود ۶ ترانه با آهنگهای او.
۱۳۳۸- به بعد- همکاری با هنرمندان همایون خرّم، جواد لشکری، زرّین پنجه، اکبر
محسنی، محمّد میر نقیبی، حسین صمدی، امین الله رشیدی، فخری ملکپور و... و
آفرینش بیش از ۲۰ ترانه با همراهی آهنگهای این هنرمندان. آخرین این ترانهها،
ترانهٔ «باغبانِ خسته» با آهنگی از علی نجویدی بود که در سال ۱۳۷۴ ساخته شد.
۱۳۳۹- عضویّت شورای شعر رادیو و اجرای برنامهٔ «قصّهٔ شمع».
۱۳۴۲- نشر کتاب کاروان شعر از سوی بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه.
۱۳۴۲- انتقال به سیستان و بلوچستان در سمت سرپرستی و اطلاعات رادیو.
۱۳۴۳-۱۳۳۹- مسئولیّت رادیوی استان گیلان با برنامهٔ کاروانی از شعر و موسیقی
۱۳۴۶-۱۳۴۴- بازگشت از گیلان به تهران و اشتغال در سمت مدیریّت روابط عمومی
شهرداری تهران.
۱۳۴۷- مدیریّت ادارهٔ کلّ اطلاعات و رادیو استان آذربایجان شرقی.
۱۳۴۸- انتقال به اصفهان در سمت مدیر کلّ و سرپرستی و اطلاعات رادیو.
۱۳۵۰- سرپرستی رادیو و تلویزیون اصفهان.
۱۳۵۷-۱۳۵۴- نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای ملّی و نایل شدن به مقام باز
نشستگی.
۱۳۸۳-۱۳۵۷- انزوا و خانه نشینی و روی آوردن به تحقیق و پژوهش و نویسندگی و
همکاری گهگاه و جسته گریخته با برخی آهنگسازان ایرانی همچون اسدالله ملک در
زمینه ترانه سرایی.
۱۳۸۴ - درگذشت و به خاک سپرده شدن در قطعهٔ هنرمندان بهشت زهرای تهران.
آثار
عمدهٔ شهرتش به خاطر ترانههای بسیار زیبائیست که برای مشهورترین خوانندگان
ایرانی همچون: غلامحسین بنان، داریوش رفیعی، دلکش، پوران، ناهید سرفراز، عهدیه،
مرضیه، الهه، ناهید، شهناز خیام، عبدالعلی وزیری، حسین قوامی، آذر عظیما،
منوچهر همایون پور، غزال، شمس، پروین، هما، مهین صیادی، مهستی، هایده، یاسمین،
زهره، حسین خواجه امیری (ایرج)، اندیشه، اکبر گلپایگانی، سیمین آرین، منتشری،
عباس حکمت شعار، فیروزه، رشیدی، روحبخش و... سرودهاست.